داریم نیلوبلاگ "عشق" بالا می آوریم نیلوبلاگ
در یکی دو دهه گذشته آرام آرام به سمتی سوق داده شده ایم که "عشق" - این مقوله مطهر و آسمانی- ، به معناهایی زمینی و زیرزمینی همه جای این گذران "زندگی" نام ما و خصوصا جوانها را – از هنر و ادبیات گرفته تا مدرسه و کوچه و خیابان - به نحو خفه کننده ای فرابگیرد ، طوری که سرود و ترانه اگر درست می کنیم مضمونش عشق باشد ، فیلم اگر می سازیم آدمهایش دولاپهنا یا عاشق باشند و در عشق های مثلثی و مربعی گرفتار باشند یا خیانت عشقی بکنند و کشته بشوند، شعرو داستان اگر می گوییم ، شخصیتهای بی شخصیت، در عشق آتشین مبتلا به انواع و اقسام تب های لاعلاج بسوزند و بعد به علت ترس از بیکار شدن و بدتر از آن بیکار ماندن ، یا ترس از فرزنددارشدن و افتادن در مصائب معاش یا در غلتیدن به دره فاصله های نسلی ، از ازدواج مثل جن و بسم الله گریزان باشند و دست شان به هیچ جا نرسد و یا اگر رسیده ، به تنگ آمده از جابجاشدن های مرد و زن – به علت بیکار ماندن مرد و با تعجب نوعا سر کار رفتن خانم های تحصیل کرده ولو با حقوق کم یا به علت مهندسی ضد ارزشی که فضای مجازی می کند و مردها را فقط آشپزو خدماتی و لله بچه می پسندد – راه هموار و اتوکشیده طلاق توافقی را در پیش بگیرند.
ادب صنعتی...برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 165