رندهای مدرن

ساخت وبلاگ

رندهای مدرن

خوش به حال آنها که می توانند بی اعتنا به پست و بلندهای حال به هم زن روزگار شرح اینکه مگر بلندی ها در روزگار هم حال به هم زن است بماند - ، لحظه را دریابند و خوش باشند.این قبیل افراد را که از خوش بودن غافل نمی مانند و خوشباشی شان برقرار است ، در اروپا می گویند " دندی" ، در ایران ممکن است بگویند رند یا غنیمت شمار یا ابن الوقت یا ظریف یا جوانمرد ، جای دیگر چیز دیگر. نصر الله پورجوادی که خیلی در باره عرفان و عارفان خوانده و نوشته ، داریوش شایگان پیرمرد خوش پوش و و فلسفه دان و عارف مسلک (درگذشته ی فروردین 1397ه.ش.)را "نماینده یک شخصیت ظریف در قرن بیست و یکم" خوانده بود. در مجلس مربوط به بحث پیرامون کتاب شایگان در باره شارل بودلر ، " جنون هشیاری" ]لابد چیزی در حدودهای عقلاء مجانین [ یکی از سخنرانان در باره یکی از فصول کتاب که در خصوص " دندی ها" بود حرف زد. پورجوادی می گوید : به یاد گروهی از جوانمردان قرن دوم و سوم افتادم : ظرفاء. آنها در نیمه دوم قرن دوم ظهور کردند . نمی خواستند مثل بقیه مسلمانها فقط آخرت نگر باشند . به خدا و پیغمبر اغلب اعتقاد داشتند . اما اهل زندگی کردن بودند.خوب لباس می پوشیدند و غذا می خوردند . به عشق و به گل اعتقاد داشتند . شایگان نماینده یک شخصیت ظریف در قرن بیست و یک بود ( نصر الله پورجوادی ، "نماینده یک شخصیت..." ، بخارا ، ش 124، خرداد تیر 1397: 696 و 697) .

   به نظرم لیبرالیسم هم وقتی می خواهد در دوره های جذب نیرو یار بگیرد و سیاهی لشکر و عضو قبول کند ، اگر از بین ده گروه یارگیری می کند ، یکی از آن ده گروه ، همین جمع دندی ها و ظرفایند ، که خال برنداشتن آزادی مطلق فردی خط قرمزشان یا تنها خط قرمز زندگی شان است . اگر متهم نمی شوم به اجحاف و بی انصافی در حق لیبرال ها ، می گویم در زمانه ما آزادی مطلوب آنها عمدتا آزادی در رفاهیات و راحتی جات است . و چون می خواهند راحت باشند و چسم و جان شان در رفاه باشد دنبال شغل هایی می روند که برایشان درآمد و پشت بندش برخورداری بیاورد . نمی روند دنبال رانندگی تا دنده صدتا یک غاز عوض کنند (توهین به راننده جماعت زحمتکش و عزیز نباشد ، این تکیه کلام خود آنهاست) یا دنبال معلمی آموزش و پرورش وحتی آموزش عالی نمی روند تا مجبورنباشند کل ماه شان را با سه چهار میلیون و چشمه پرش هفت هشت میلیون تومان سر کنند و مدام از زن و بچه بخواهند صبوری پیشه کنند تا انها خدمت فرهنگی کنند ، تا کی به دلیلی قرار باشد خوشحال شوند و وعده افزایش حقوق یا امکان وام کم سود به گوش شان خوانده شود.  رندهای مدرن اگر مال میراثی نداشته باشند که معمولا دارند ، پزشک متخصص می شوند تا ماهی 300 میلیون تومان و بلکه بیشتر درآمد  داشته باشند و نوبت نصب پُز که می رسد برای فرار از مالیات ، پز گرفتن و دک و پز را کنار می گذارند و به هر نوع از لطائف الحیل تن می دهند و در می آیند که "چرا گرفتن مالیات را از ما شروع کرده اید؟" و عارض می شوند. و البته این سوال و اعتراض هر صنفی است که بخواهی مالیات ازشان بگیری. یا مهندس می شوند که یک امضای نظارت شان ، 500 میلیون تومان و یک میلیارد تومان خریدار داشته باشد. به قول داریوش شایگان در " قصه یک گسست" (بخارا، ش 124، خرداد تیر 1397: 100) درست است که خیلی ها ادبیات یا تاریخ می خواندند یا به الهیات رو می آوردند . ولی از دیدگاه جامعه مدرن ، این افراد کارمندان آینده نظام آموزشی ای بودند که زندگی شان در گرو مواجب بسیار تنگدستانه دولت بود . از این رو مشاغل لیبرال بیشتر باب میل طبقه مدرن بود و در راس آنها طبابت و مهندسی که یکی بیماران را معالجه می کرد و دیگری پل و جاده می ساخت.  

  

    

ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 197 تاريخ : دوشنبه 16 فروردين 1400 ساعت: 21:50