بی مقدمه می گویم.برای اینکه در یابیم در یک متن نمایشی، قهر با یک عزیز واقعا قهر نیست،مثلا قهر است ،هیچ کار دیگری نمی شود کرد جز اینکه بگوییم در ادبیات و هنر ،منطقی غیر از منطق ارسطویی و افلاطونی حاکم است و این بدیهی پذیرفته نمی شود مگر با خواندن مکرر انواع متون در منطق ارسطویی و افلاطونی و انواع متون با منطق ادبی و هنری. خیلی دنبال مصداق نگردید! دهکردی وقتی در کرخه تا راین شکایت می کند و داد می زند که " خدایا چرا اینجا؟" واقعا معنی اش رفتن به دادگاه و دادخواست دادن علیه خدا و کفر گفتن نیست.معنی بعضی از واژه های دیگر هم اگر لازم باشد برای شکل گیری فضای دراماتیک عوض می شود و مثلا قرعه واقعا قرعه برای کلک زدن نیست تا معلوم شود کی باید برود روی مین! چیزی در حد دست بردن توی شناسنامه برای کامل بودن سن اعزام است و نه بیشتر. نمایش باید واقع نما باشد تا بشود پیامش را پذیرفت . پس نباید وانمود کنیم همه رزمندگان برای شهادت می رفته اند! بعضی که به امام می گفتند :"دعا کنید ما شهید شویم" امام می فرمودند "دعا می کنم پیروز شوید". ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید
برچسب : مثبت نگری و مثبت اندیشی,مثبت نگری و منفی نگری, نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 161 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 7:49