چهارشنبه ظهر برای گرفتن روضه – مطابق رسم روستا در چنین وقتهایی که کسی میخواهد برود حج – رفتیم ولایت و ضمن روضهای به نیّت رسیدن ثوابش به خدابیامرزها (بیشتر پدر و پدربزرگها و مادربزرگهای پدری و مادری)، از اقوام خداحافظی کردیم و حلالیت طلبیدیم. دیشب آخر روضه خانمهای روستا هم اصرار داشتند مرا – علاوه بر مادر که او هم عازم است – ببینند و التماس دعا کنند.
امروز عصر برگشتیم در حالی که اغتنام فرصت کرده بودم. بچهها را هم برده بودم تا رفع خستگی کنند و درسهایشان را بهتر بخوانند. محمدصادقِ کلاس دوم از جمله هوس کرده پای کامپیوتر و وُردش، کلمه و ترکیبها تایپ کند.
ادب صنعتی...
برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 184