بعضی و شایدبیشترپدروپسرهای روزگارما-4

ساخت وبلاگ
پدروپسرهای مدرن با هم حرف نمی زنند.پیامک می زنند.

پدر:سلام.قرارنیست تااین ساعت بیرون باشی

پدر:سلام.بیاخانه.آن شاالله می رسند.بیاکه خانمت راهم ببینی.اگرمی خواهیدصحبتی باهم بکنید و بتوانیم خوب و خوش برویم خانه دایی ات.

پدر:سلام.سالروزازدواجتان مبارک.یک پیام تبریک برای خانمت می فرستادی.

پدر:سلام.کجایی؟تلفنت راجواب نمی دهی!! سلام.ماشین رابیاور. سلام.100تومن ریختم تابروی دنبال درمان دندانت.هر درمانگاهی.

پسر:بلیط استخرمیدن الان بیام بگیرم

پدر:نمی دهند.

150ریختم.فکرجیب ما نیستی.

پسر:خب ببخشید گوشیه که چن روز پیش گفتم خرابه..

پدر:سلام.بیاخانه. پسر:دارم میام

پدر:تماس بگیرکاردارم. ماشین راتا4/5بیارخانه.

 پدر:چندباربگم.این شهریه را به شما

دادم اگرجای دیگری هزینه کردی نمی دانم.شب صحبت می کنیم.الان سرکارم.

پسر:خب من که میگم نصفشو گرفتم..الان سایتمو بستن... خب سایتمو بستن امروزم پنجشنبه.. سلام من تاالان خانه بودم بااجازه دارم مرم هیات... التماس دعا.

پسر:سلام واسه دانشگاه پول نمیریزین؟

پدر: قبلاداده ام.توی جلسه ام.

پسر:خب حداقل یکم بریزین پول دستم باشه سلام...شماازدیروز قرار بود برام چیزی بفرستین حتما مونده بودم که گفتم خیلی واجبه....کاشکی انقد اون مساله واسه همه مهم بود مام اهمیت داشتیم نکه ما همیجورمنتظر بمانیم

پدر:مشکل این است که

ظاهرا حساب دخل و خرج رانداری. من نمی فهمم چی شده که پولهایی که یکجا یا پراکنده می گیری کفافت را نمی دهد.

پسر:حداقل یه ۵۰برام بریزین..

پدر:الان 50ریختم. شب بایدتوضیح بدهی که چرا30 تومان و300 تومن برایت شده پشمک.زودخرج می شود. چکارمی کنی مگر؟ تلفنت راجواب نمی دهی .کجایی مگر؟ماشین بایداز اذان مغرب در خانه باشد.

پسر:سلام دانشگام سایتو بسته دیگه..به اموزشم اسممو داده..حداقل پول ماهینامو بدن اونو بدم بهشان دیگه...اگه شماباورنمکنی مگی قبلا داذم..بله قبلا دادیتن ولی ۲۰۰از۶۴۰تومن دادین الان بقیش مانده

پدر:نبایدمی گذاشتی به مرحله ای برسدکه سایت بسته شود.جلسه ام. 300تومان ماهیانه ات را ریختم. پدر:سلام.برای بعدازظهرجمعه ساعت 4 ماشین رالازم دارم.فراموش نکنی.

پدر: 50ریختم.

پسر:سلام من نشد سالنمو عوض کنم انشاللله مثل همیشه تا۷یا۷:۳۰ میام..الان رفتم توسالن..

پدر:فعلا مواظب خودت باش. خوب بودگفته بودم ساعت 4 ماشین رالازم دارم.

پسر:سلام.دزدگیرعمل نمی کند.

پدر:جایی نشانش بدهی.شایدباتری دزدگیربایدعوض شود.

سلام.ممکن است در امدنت ورفتن مان ترافیک باشد.سعی کن 6اینجاباشی.

پسر:سلام میشه خودم برم که راحت ترصحبت کنم..

پدر:من می آیم بیرون می نشینم.پول ویزیتشان رابایدبدهم.

پسر:خب پول ویزیتو میام خانه میگیرم بزارین تنها برم راحت ترصحبت کنم شمابیای حقیقتا یکم استرس دارم همیشه..بزارین ای دفه خودم برم خاهشا

پدر:درمانگاه ،واحد8،بخش مشاوره ،ساعت 7/45امشب.

پسر:خب پول ویزیتش چقده

:اونجارفتم زنگ میزنم خوبه

پدر:وقتی مطمئن شدم رفتی فردابه کارتت می ریزم.

پسر:خب من الان بخام پول ویزیت بدم ندارم شمایه جورصحبت مکنی ادم ناراحت مشه یعنی انقد مارو دروغگو شناختین میگم میرم

پدر:سروقت می روی پیش مشاور.تمام که شد 50 تومان حق ویزیت می دهی.لازم نیست بروی پذیرش یا جای دیگری.

پدر:سلام.ساعت 5 ماشین خانه باشد.  یعنی من بایدقبول کنم که این وقت شب شما توی مراسمید؟هنوزداردسخنران سخنرانی می کند؟

پدر:الآن بایداینجامی بودی که نماز می خواندیم راه می افتادیم. 30ریختم.

پول رسید؟نوبت گرفتی؟

پسر:اره

پدر:سلام.نهاررابیاخانه اگرخانه عمه ات نیستی. ترتیبی بده که لازم نباشد هرشب یادآوری کنم بعد از نمازمغرب و حداکثر تاساعت 8 خانه باشی. این هم که تلفنت راجواب نمی دهی غیرازاینکه محترمانه نیست، نگران کننده است.

فرداازساعت 3 ماشین خانه باشد. پسر:سلام انشاالله تا۹:۳۰یا۱۰بیاین که من برم هیات...

پدر:سلام.مشاوره صبح پنجشنبه به اتفاق خانمت رافراموش نکنی.

سلام پول ویزیتش چی..

پدر:برایت می ریزم.اما این هم شد برنامه ریزی و بودجه ریزی که قولش راداده بودی؟ که حالا معطل 22 تومان پول باشی؟

پدر:سلام.ساعت 5 ماشین خانه باشد.

پسر:تا۶میام انشاالله..شماامروزظهربه من گفتی..شماخودت مگی برنامه ریزی کن..

پدر:همه حرفهای من رابایدگوش کنی.ماشین ساعت 5 خانه باشد.

ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 184 تاريخ : پنجشنبه 5 مرداد 1396 ساعت: 17:10