بعضی و شایدبیشترپدروپسرهای روزگارما-7

پدر:تشریف بیاورید. پسر:سلام من بازیم شدساعت ۹ تاخیرخورده..چون روزعیده.. پدر:خوب ماشین را بیار چون لازم است. پسر:من الان بیرون شهرم...چجوری بیام...بازی تمام شدمیام سریع.. پدر:بیرون شهر چکارمی کنی؟ ازصبح ماشین دستت بوده. بعداز 4 رفته ای که 6 مسابقه دارم.حالا می گویی افتاده 3 ساعت بعد.بعدهم لابد تا 11نیستی.این یعنی 24 ساعته ماشین در اختیارت باشد.اینجوری نمی شود. وقتی کارهایت اینقدر نظم گریز است با وسایل عمومی رفت و آمد کن.

پسر:الان نباید عزدست من دلخورباشین دعاکنین بازیو ببرم.. پدر:دلخورنیستم.می گویم وسیله بایددم دستم باشد و شمانبایدبرای کارهای به هم ریخته ات روی وسیله حساب کنی. پسر:حالا فعلا این تابستونیو تحمل کنین پدر:حتی یک روزتحمل نمی کنم.فکردیگری بکن. پسر:الان لج مکنین دیکه هاولش کنین

پدر:لج می کنین یعنی چه؟ من وسیله را برای شمانخریدم .وسیله لازم داری پول جمع کن. پسر:به مامانم بگین دعاکنه واسه امشب من سوم شدم واستادم جوایزو دارن میدن پدر:سلام .اصل موفقیت خوشحال کننده است.اما من منتظر موفقیت شما در میدانهایی هستم که اصل اند. درمورد این چیزهایی که می گویم سروصدافایده ای ندارد.حرفهایی دارم و احتمالا حرفهایی داری که باید بیایی و به اتفاق مادرت  برویم پارکی جایی حرف بزنیم چون ماتوی در و همسایه آبرو داشته ایم .اولا تحویل ماشین به علت نیازخودم ممکن نیست.ثانیا و خیلی مهمتر کارهایت شک برانگیز ،نگران کننده و برای سلامت من و مادرت خطرناک شده. فعلا تو دنبال بهانه ای تا شلتاق کنی واز خانه بروی بیرون و تازگیها تا دیروقت و تاصبح نیایی .که سابقه نداشته.دلیلش را نمی دانم به جای اعتماد،بی اعتمادی ایجاد می کنی.گاهی حرفهایی می زنی که به دروغ شبیه تراست تا راست. در حالی که دروغ گناه کبیره است.تاکید می کنم گناه کبیره است. یعنی هیچ وقت بخشیده نمی شود.متوجه شدی ؟دروغ هیچ وقت بخشیده نمی شود.راه ترکش را خودت می توانی پیداکنی.شاید مشاوره موثرباشد.یک وقتی توی خانه به هم ریختی که "دروغم برای چیست؟" ودرعین حال وام را گرفتی و تا دوهفته گفتی نداده اند.برای افطار مادرجان هیچ چی به خانمت نگفتی و به ماگفتی ساعت 4 گفته ام.گفتی به نیمه نهایی رسیدیم و آقای مسئولتان تکذیب کرد.می گویی تمرین دارم و به جای دوسه ساعت ،7 ساعت غیبت می زند.من حالا دیگر راست ودروغ کارهایت را چک نمی کنم.انتظارنداشته باش که وقتی 4 می روی بیرون به این عنوان که 6 مسابقه داری و بعدزنگ که می زنی مسابقه ام افتاده به ساعت 9 یعنی ماشین تا 12 شب گرفتار تو،من راه بیفتم تا بی صداقتی یا به هم ریختگی ات را ثابت کنم.فقط مانده ام چه کسی تورا به چنین رفتاری آلوده کرده.و مانده ام که چرا با بیرونی ها 23ساعت و 40 دقیقه که باشی به هم نمی زنی.اما پدر و مادرت یاخانمت را حتی 5 دقیقه نمی توانی تحمل کنی؟سردی گل درشت با خانمت یعنی پدرم !مادرم ! بازیچه من بوده اید وقتی شما را بااصرار فرستادم خواستگاری .پس انتظارنداشته باش برای موفقیتت در ورزشی دعاکنم که هرچقدر بیشتر واردش می شوی ازخانواده ات دور می شوی.شده ای کسی که نه لپ تاپ و گوشی سالم به خودت می بینی نه به خانواده ات.دو دفعه از من پول گوشی خواسته ای و حالا گوشی ات انگار از زیر شنی تانک درآمده. بااین چیزهایی که گفتم و یک از هزاران بود هرجا برایت سوال پیش آمد که چرا خانواده ام به من اعتماد نمی کنند این پیام را بخوان.دیگر اینکه وقتی رفتی توی خیابان ، نرسیده به خیابان 36 دیوارسمت راست را بخوان.

ادب صنعتی...