ادب صنعتی

متن مرتبط با «شهید» در سایت ادب صنعتی نوشته شده است

شهید علی عاصمی در یک نگاه

  • رقم دقیقی از شهدای انقلاب یا جنگ و حتی انقلاب و جنگ روی هم در دست نیست یا اگر هست اعلام نشده است. اگر فرض کنیم حداکثر 100 هزار نفر از جمعیت 300 هزارنفری ای که گفته می شود در انقلاب و جنگ به شهادت رسیده اند مربوط به انقلاب باشد ، مابقی در سالهای دفاع مقدس شهید شده اند. و هر کدام از این 200 هزار نفر دارای عوالمی بوده اند و ارزشهای پیدا و پنهانی داشته اند. شهید علی عاصمی یک نفر از این سپاه دویست هزار نفره است که دارای عوالمی ویژه بوده است. سردار آفتاب علی عاصمی متولد 1341 از روزی که در هفده سالگی با اولین کاروان اعزامی شهرستان کاشمر به جبهه همراه شد تا روزی که در 24 سالگی ، انفجار بمبی 750پوندی او را آسمانی کرد ، 76 ماه از طلایه دارها و پیشتازهای جبهه بود.او در سنگرهای فرماندهی تخریب قرار گاه های کربلا ، نجف ، خاتم الانبیاء (ص) ، لشکر 43 امام علی (ع) و تیپ ویژه پاسداران رشادت های فراوانی از خود نشان داد. او به واسطه تحرک فوق العاده و دید عمیق و دقیقی که داشت ، در کار توپخانه ، دیده بانی ، اطلاعات و عملیات و تخریب سرآمد شد. در معاشرت با مردم خلق خوشی داشت که دیگران را جذب می کرد. پدرش می گفت : آنقدر نزد مردم محبوبیت داشته که وقتی شهید می شود شهر باختران یکپارچه عزادار می شود.می گویند در حمله کرکوک که سمت فرماندهی داشته و نقشه عملیات همراهش بوده با خود نارنجک آتش زا حمل می کرده تا اگر دشمن توانست به او نزدیک شود ، با انفجار نارنجک خود و نقشه عملیات را از بین ببرد. رزمنده پرکاری بود. در شهرباختران که مرتب به آن حمله هوایی می شد ، با همرزمانش طی 12 روز ، 7500 بمب عمل نکرده را خنثی می کنند. همسرش مرضیه نبی اللهی در خاطره ای می گوید : یک شب شام آماده کرده بودم که متوجه شدیم همسایه , ...ادامه مطلب

  • وصیت نامه شهید حسین رحیمی اعزامی از گنبد

  • محمد حسن صنعتیکارشناس فرهنگی و رسانه ای402 articlesOctober 17, 2023(بخشی از کتاب در دست نگارش : جنگ و یاد جنگ) از آن روزها یک نسخه دوبرگی وصیت نامه دانشجو و پاسدار شهید حسین رحیمی را به یادگار نگه داشته ام. عمده چنین منشوراتی توسط استنسیل آماده و تکثیر می شد. حسین رحیمی (تولد 1343 اسفراین– شهادت 1364 فاو) از همکلاسی ها و در محله ترک آباد گنبد از هم محلی ها بود. بیشتر با (شهید) توحید جزایری (تولد 1345 گنبد – شهادت 1364اروندرود) راه می رفت . بنده حسین رحیمی اعزامی از گنبد جایی از وصیت نامه اش از راه شهدا می گوید : راهی که خیلی از یاران ، وحدانیها ، عادل جنگی ها و خلیل بابایی ها رفتند . از بررسی اسناد منتشر شده در فضای مجازی که حتی در آنها اسنادی متعارف و معمولی هم مشاهده می شود چنین می فهمم که دستگاه های ذیربط دسترسی به وصیت نامه شهید نداشته اند. بنا بر این متن کامل وصیت نامه را که همان وقتها توسط امور تربیتی اداره آموزش و پرورش توزیع شده ، (شاید برای نخستین بار) عینا منتشر می کنم :بسم الله الرحمن الرحیمرب اشرح لی صدری و بسرلی امری و احلل عقده من لسانی و یفقهو قولیاللهم اجعلنا من جندک فان جندک هم الغالبوناللهم اجعلنا من حزبک فان حزبک هم المفلحوناللهم اجعلنا من اولیائک فان اولیائک لاخوف علیهم و لاهم یحزنونخدایا به تو پناه می برم از نفسی که از دنیا سیری ندارد و از قلبی که خاشع نباشد و از علمی که نفع نبخشد و از نمازی که بالا نرود و از دعایی که به اجابت نرسد .بنام خدا ، بنده حسین رحیمی اعزامی از گنبد .بعد از پیام امام مبنی بر اینکه جوانان بروند به جبهه و جنگ را هر چه سریعتر به پیروزی برسانند بنده بعنوان عضو کوچکی از امت حزب ا... خود را مکلف دانستم که به جبهه بروم ، و از آنجائی که, ...ادامه مطلب

  • شهید شعبان کاظمی

  • سردار شهید شعبان کاظمیفرمانده گردان ویژه عملیات در جنگل( 1 دی 1331- 22 آبان 1360)شعبان کاظمی مسلمان و شیعه ایرانی ، فرزند اکبر کاظمی و مریم کاظمیان ، در آخرین روز ماه رمضان (پرونده ، 3: 2) در روستای یکه توت جایی در نزدیکی زاغمرز از توابع شهرستان بهشهر واقع در استان مازندران به دنیا آمد. فرزند چهارم خانواده بود . 5 برادر و 2 خواهر داشت. پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود. او در حد خواندن و نوشتن درس خوانده بود(پ، 1: 19) و برای کمک به خانواده از کودکی به کار و تلاش در مزرعه و کشاورزی و دامداری می پرداخت (پ ، 3: 34) . اما از برادر و خواهرهایش 3 نفر تا مقطع لیسانس و فوق دیپلم و دیپلم درس خواندند. هنگام شهادت متأهل بود و 3 فرزند پسرِ 6 ، 5 و 3ساله داشت . فرزند چهارم او نیز که دختر بود چهل روز پس از شهادتش به دنیا آمد. او که زمان شهادت 29 سال داشت ، در تاریخ 9 فروردین 1352در 21 سالگی با گوهر کاردگر ازدواج کرد ؛ خانمی که بعد از شهادت همسرش شعبان ، برادرش ولی الله را نیز در راه انقلاب اسلامی از دست داد (پ، 3: 7). شعبان تا 3-4 سال بعد از تشکیل خانواده ساکن یکه توت بود و از سال 1356 تا لحظه شهادت ساکن و مجاور امامزاده عباس ساری شد ؛ همان مکانی که پیکرش پس از شهادت در گلزار شهدای آن به خاک سپرده شد (پ، 1: 1-6). شهید کاظمی در دو سه سال منتهی به انقلاب در ساری جوشکاری می کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای دفاع از انقلاب در تاریخ 20/11/1357به کمیته انقلاب اسلامی پیوست و تا 22/4/1358(پ، 1: 20) یعنی به مدت 5 ماه در پایگاه کمیته امامزاده عباس ساری به خدمت پرداخت . سپس با تشکیل سپاه در تاریخ 20/6/1358به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد (پ، 1: 18؛ 3: 34 ) . در لحظه شهادت که مصادف با جمع, ...ادامه مطلب

  • شهید سیدمهدی کاظمی

  • شهید سید مهدی کاظمی(10 مهر 1339ش. – 25 خرداد 1364ش.)سیدمهدی فرزند سیدمحسن کاظمی و ام البنین رضایی متولد روستایی به نام سوراخ مازو از توابع محمود آباد بودکه خود از محال قدیم آمل به شمار می آمده است . در خانواده ای ایرانی ، مسلمان و شیعه به دنیا آمد و تا پایان عمر کوتاهش در همان خانه زیست . در کنار 6 برادر و یک خواهر فرزند پنجم خانواده بود. برادرانش و خواهرش ، - جز برادری که معلم شد- همچون پدر و مادر ترجیح داده بودند به جای ادامه تحصیل ، به کشاورزی و امور منزل بپردازند. سیدمهدی نیز هنگام نوجوانی کشاورزی می کرد . اما تحصیلش را با نمراتی خوب تا اخذ دیپلم اقتصاد در خرداد ماه سال 1359 (پرونده ، 1: 34) ادامه داد. سال 1363 با شایسته حسنی – که خود خواهر شهید بود (پ، 3: 134) - ازدواج کرد و حاصل زندگی مشترک شان دختری است به نام سیده مهدیه که سال 1364 بعد از شهادت پدر به دنیا آمد (پ ، 1 : 1-3). سیدمهدی پس از وقوع جنگ تحمیلی یک سال و نیم برای انجام خدمت وظیفه و حدود 40 ماه به عنوان بسیجی و سپس پاسدار رسمی ( شروع پاسداری : 23/4/1363 ، آخرین سمت : فرماندهی گروهان در گردان یا رسول (ص) از لشکر 25 کربلا ) یعنی به مدت 58 ماه تا لحظه شهادت در هورالهویزه در تاریخ 25/3/1364سابقه حضور در جبهه و جهاد داشت (پ ، 1 : 35، 4-6). "سیدمهدی" در روز تولد امام زمان (عج) به دنیا آمد و به قولی خودش اسمش را آورده بود . گرچه خانواده هم مذهبی بودند ، خودش حال و هوای دینی و مذهبی داشت . در کارهای خانواده کمک می کرد. پدر که از او با تعبیر "مرد" یاد می کند می گوید هیچ وقت بیکار نبود. چنان که مادرش می گوید بچه خود آموخته و خودساخته ای بوده. "خودش همه چیز را یاد گرفته بود . او بود که به ما آموزش می داد . همیشه روی حجاب, ...ادامه مطلب

  • شهید علی اصغر بصیر

  • سردار شهید علی اصغر بصیرفرمانده گردان یا رسول الله (ص) لشکر 25 کربلا( 12فروردین 1337 – 14 تیر 1365)علی اصغر بصیر – مسلمان ، شیعه و ایرانی ، فرزند محمد حسن بصیر و سکینه بیگم طیبی نژاد-  12/1/1337در فریدونکنار به دنیا آمد . متاهل بود و دو فرزند دختر و پسر داشت ، به ترتیب بتول ، متولد 1362 و حمید رضا متولد 1364.  او که عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بود ، پس از ازدواج با معصومه جماعتی در فریدونکنار ، کنار خانواده پدری و سپس در خانه ای دیگر در ساری زندگی می کرد. وی در 14/4/1365 در پایان عملیات کربلای یک در منطقه مهران و پس از آزادسازی  شهر مهران بر اثر اصابت خمپاره به سنگر فرماندهی گردان و در اثر آن ، انفجار مهمات داخل سنگر در کنار تعدادی از فرماندهان منطقه عملیاتی به شهادت رسید ( پ ، 1: 1-3؛ 4: 57) .    علی اصغر در خانواده ای پراولاد به دنیا آمد . از 10 فرزند خانواده ، 5 تایشان در خردسالی فوت کرده بودند (پ، 1/3: 2) . بین بچه هایی که ماندند او نفر چهارم بود ( پ، 1/3: 31) . فضای غالب در عمر علی اصغر ، زندگی در خانواده ای کشاورز و دامدار بود. برادرها کشاورزی می کردند ، جز حسین که با گسترش فعالیتهای انقلابی ، در کنار شغل آهنگری ، سراغ امام و انقلاب و تظاهرات رفت و به اتفاق علی اصغر در این زمینه تلاش می کرد. علی اصغر جلودار تظاهرات های انقلاب در فریدونکنار بود. با برادرش حاج حسین در راهپیمایی های بابل و ساری هم شرکت می کردند (پ، 1/3: 86) .بعد از پیروزی انقلاب ، علی اصغر دنبال سپاهیگری بود و می خواست پاسدار شود (پ، 1/3: 5) .    او در دوران تحصیل ، مقطع ابتدایی را در مهدیه – که غیرانتفاعی آن وقتها به حساب می آمد – و دبستان سنایی فریدونکنار و را, ...ادامه مطلب

  • شهید محمد تقی برزگر آزادگُله

  • سردارشهیدمحمدتقی برزگرآزادگُلهفرمانده گردان عملیات رزمی جنگل( 19 تیر 1340 -  4 اسفند 1360 )                  محمد تقی برزگر آزادگُله – ایرانی ، مسلمان، شیعه - ، فرزند پنجم علیجان برزگر آزادگُله و حاج خانم سلطانی در گلوگاه به دنیا آمد ، اما به علت شغل پدر که ارتشی و از پرسنل ژاندارمری بود و مجبور بود در نوشهر و علمده و الیگودرز و جاهای دیگر خدمت کند (پ، 3: 34) ، زندگی در شهرهای مختلف را در کنار خانواده تجربه کرد. آخرین شهر محل اقامت او ساری بود . 4 برادر و 5 خواهر داشت. مادرش هم خانه دار بود. مقطع متوسطه را در هنرستان صنعتی 4/63 ساری خواند و سال 1358 از هنرستان مزبور با بهترین نمره در دروس و انضباط دیپلم برق گرفت. پس از مدتی تجربه فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی از 22 بهمن 1357 تا 30 تیر 1358 ، در تاریخ 1 مرداد سال 1358 به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست (پ، 1: 27). وی ، سال 1360 در جریان یک درگیری رخ به رخ با یکی از سرشاخه های گروه های منحرف موسوم به پیکاری - شامل اعضای مارکسیست سازمان مجاهدین خلق- در پل آمل ، هنگامی که برای عبور رهگذری از مردم عادی ، لحظه ای در شلیک تعلل کرده بود ، از ناحیه گونه مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید (پ، 3: 14) . وی به تازگی صاحب اولین فرزند خود شده بود ، پسری که یک ماه بیشتر نداشت ( پ، 1: 1-6).    محمد تقی برزگر آزادگُله ( پ، 1: 35)  4 سال مقطع ابتدایی و 3 سال مقطع راهنمایی را در الیگودرز و 4 سال متوسطه را در ساری و در هنرستانی که اکنون به نام شهید خیری مقدم است تحصیل کرد (پ، 1: 1-6) .  از کودکی با دیگران خصوصا با پدر و مادر و ب, ...ادامه مطلب

  • شهید نور علی ابراهیمی

  • شهید نورعلی ابراهیمی(3 اردیبهشت 1347-20 دی 1365 )نورعلی ابراهیمی فرزند نادعلی ابراهیمی و مولود دادشپور سال 1347ش. در خانواده ای ایرانی ، مسلمان و شیعه در زرداب -روستایی از توابع محمود آباد استان مازندران - به دنیا آمد. دارای یک برادر و سه خواهر و خود فرزند دوم خانواده بود (پ، 1:1). وی که مجرد بود و در 18 سالگی در جبهه های جنگ تحمیلی عراق به ایران به شهادت رسید، در هنگام شهادت به تازگی سال چهارم متوسطه در دبیرستان را به پایان رسانیده بود و سپس به جبهه عزیمت کرده بود. این بار سومی بود که به عنوان بسیجی به جبهه می رفت و تا لحظه شهادت یعنی 20/10/1365 حضورش در دفاع مقدس بیش از 4 ماه به طول انجامیده بود ؛ 1/6/1365 به منطقه اهواز رفته بود . او دو بار دیگر هم در جبهه ها حضور یافته بود: 45 روز، بسیجی ، اهواز، 1/2/1363؛ 60 روز ، بسیجی ، اهواز ، 2/5/1364( پ، 1: 4و5 ). نزدیک به 8 ماه سابقه حضور در جبهه داشت .خانواده نورعلی ابراهیمی ساکن زرداب بودند . او از همین روستا به جبهه اعزام می شد و سر انجام در نقطه ای به نام دریاچه ماهی در منطقه شلمچه از توابع خرمشهر در استان خوزستان ایران به شهادت رسید(پ، 3: 119).   خانواده ای که نور علی ابراهیمی در آن پرورش یافت خانواده ای روستایی و زحمتکش بودند و پدر تنها می توانست امکاناتی معمولی برای تحصیل او فراهم کند.امکانات آن زمان کشور هم برای تحصیل کم بود(پ، 3:2). با این حال نورعلی به گفته پدرش ، در درسهایش کوشا بود آنقدر که لازم نبود کسی در ضرورت درس خواندن به او تذکر دهد(همان: 11). بچه درسخوانی بود(پ، 3: 114). ابتدایی را در دبستان ابوسعید زرداب(مالک اشتر فعلی) و راهنمایی را در روستای عبدالله آباد خواند. در متوسطه ، رشته تجربی را در دبیرستان ش, ...ادامه مطلب

  • شهید احمد کاکا

  • سردارشهید احمد کاکاجانشین گردان امام محمدباقر(ع) لشکر25کربلا(24 شهریور1337 -11آبان1361ه.ش.)احمد کاکا فرزند آقای عسگری کاکا و خانم خدیجه اکبری ضامن، سال 1337 به عنوان فرزند پنجم از هشت فرزند خانواده ای مسلمان و شیعه از شهر بابل به دنیا آمد. احمد تحصیلاتش را تا سال دوم دبیرستان ادامه داد.تا سوم راهنمایی را قبل از پیوستن به سپاه خواند و بقیه را در دوران عضویت. زندگی خانواده احمدکاکا در سختی گذشته بود. پدرش آشپز بود و او هم که در مسیر خودساختگی قدم بر می داشت فکر می کرد که باید به خانواده کمک کند. بعضی کارهایش را خودش انجام می داد. خیاطی یاد گرفته بود و گاهی برای خودش لباس می دوخت. در درسهایش کوشا بود و خوب نمره می گرفت. کنار درس کار هم می کرد. بیش از هشت سال به مکانیکی پرداخت و دراین شغل مهارت پیدا کرد(پ،1: 27).زودتر بزرگ و پشت و پناه خانواده شد.ساده پوش بود و چندان به سر و وضعش اهمیت نمی داد(ر.ک:پ،3: 4-6).    احمد کاکا چنانکه در فرم های استخدامی در سپاه آورده ، پیش از پیوستن به این نیرو ، تنها مدتی در یک انجمن اسلامی که در مسجد علامه دایر بوده فعالیت و عمدتا در برگزاری نمایشگاه های مربوط به انقلاب همکاری می کرده است (پ، 1: 22). برادرش می گوید وقتی در سالهای 1350-1351 سرباز بودم با آنکه سه سال از من کوچکتر بود برایم از خیانتهای محمدرضاشاه پهلوی می گفت و روشنگری می کرد(پ،3: 26). شیفته امام خمینی(ره)بود. چند باری در قم به دیدار عمومی امام رفته بود. دوست داشت عمرش به شهادت در راه انقلاب اسلامی ختم شود. یک بار از مادرش دلخور شده بود که چرا برای شهید نشدن اوگوسفند نذر کرده است(پ، 3: 4-6).    وی که در سالهای 56-58(پ،1: 25) خدمت نظام وظیفه را در پادگان حشمتیه تهران , ...ادامه مطلب

  • شهید قاسمعلی صادقی پهناب محله

  • سردارشهید قاسمعلی صادقی پهناب محلهفرمانده تیپ یکم لشکر 25 کربلا(4خرداد1331-15تیر1364ش.)قاسمعلی صادقی – ایرانی ، مسلمان و شیعه - در خردادماه سال 1331 در پهناب محله ی شهرستان جویبار به دنیا آمد. او که 33 سال بعد در تیرماه سال 1364در جریان جنگ تحمیلی عراق با ایران به شهادت رسید، متاهل و دارای دو فرزند دختر و دو فرزند پسر بود.    قاسمعلی در خانواده ی حسین صادقی پهناب محله و جمیله رضایی ، فرزند چهارم به شمار می آمد. او دارای 3 برادر و دو خواهر بود و در خانواده ای بزرگ شد که پدری کشاورز و مادری خانه دار آن را اداره می کردند (پ،1: 1). پدر و مادر او به تحصیل نپرداخته بودند اما به قدر وسع خود به تربیت فرزندان اهتمام می ورزیدند. شهید صادقی تا سال 1350 در کنار خانواده در پهناب جویبار در منزلی در همسایگی مسجد زندگی کرد و بعد از آن ، با خانواده ، ساکن پلاک یک کوچه ای در خیابان شهید ایزدطلب شدند که اینک "شهید صادقی" نامیده می شود. تحصیلات قاسمعلی تا پایان مقطع راهنمایی در پهناب گذشت.  تحصیل او دربخشی از مقطع متوسطه هم که تا کلاس پنجم نظام متوسطه قدیم – معادل سوم نظری سالهای بعد ( کلاس یازدهم ) - در رشته طبیعی (علوم تجربی ) ادامه یافت در این محله بوده است (پ، 1: 3 و 95). با وقوع جنگ تحمیلی او نیز همچون خیل مدافعان انقلاب اسلامی و وطن به جبهه شتافت و به علت اصابت ترکش در منطقه هورالهویزه مشهور به هورالعظیم شهید شد (پ، 1: 6).    قاسمعلی در خانواده ای بزرگ شده بود که محبت فراوان به اهل بیت پیامبر خاصه امیرالمومنین علی (ع) داشتند. شاید نام "علی" در اسم او همچون نام برادرش قربانعلی ناشی از همین ارادت باشد(پ، 3: 4). این ویژگی در اسم تعدادی از شهدای روستایشان (علی ، رجبعلی, ...ادامه مطلب

  • شهید سیدمحمد علوی

  • شهید سیدمحمد علوی( 12 دی1330ه.ش. – 11 اسفند 1360ه.ش. )          سیدمحمد علوی روز 12 دی 1330در ناحیه علمده یا رویان شهرستان نور در خانواده ای  مسلمان و شیعه به دنیا آمد. او فرزند ششم سید حسین علوی و ام البنین بازیار بود. دو برادر و 5 خواهر داشت. پدر ک, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها