بسم الله الرحمن الرحیم
به روایت اهالیِ روستای خُمّی
دکترمحمد حسن صنعتی
1402ه.ش.
اشاره
مدتی بود که می خواستم تاریخ شفاهی خمی ، روستایی را که در آن زاده شده ام ( و در 14 کیلومتری شهرستان بردسکن واقع شده ) به رشته تحریر در آورم. در آخرین روزهای سال 1401 و نخستین روزهای سال 1402 توانستم – در قالب طرح شفاهیِ خمی پژوهی - با تنی چند از مردم روستا که آنها را مستقیم یا غیرمستقیم صاحب خاطرات یا اطلاعاتی در این زمینه می دانستم گفت و گو کنم و مستندات صوتی این تاریخ شفاهی را فراهم آورم.البته یکی از راویان بزرگوار ، خود خاطرات خویش را به نگارش در آورده و فرستاده است . روشن است که در این روایتها هر کس از منظری به موضوع نگریسته است . تاریخ شفاهی هم یک اثر برساختنی نیست. عین آنچه در باور گویندگان بوده و بنا به شنیده ها بیان شده و با شاکله شکلی و محتوایی تاریخ شفاهی تناسب داشته باشد به نگارش در می آید. حاصل ، منشوری است که هر وجه آن موضوع را به رنگی متفاوت بازتاب می دهد و ممکن است در منشورِ روایتی که پدید می آید روایتها یکدیگر را تایید یا تصحیح کنند. بدیهی است که چنین روایتهایی قابل نقل هست اما قابل نقد هم هست . به همین علت هم قابل استنادِ مطلق نیست ، و دارای سندیت نسبی است . مع الوصف نمی توان اجازه داد که این خرده روایتها که محورهای اصلی آنها تا حدود زیادی ترسیم گر تاریخ یک سرزمین است و هماهنگی اجمالی با یکدیگر دارند ، بیش از این در غبار و گذر زمان مشمول فراموشی شود ، که این فراموشی به معنای غفلت ما از اصل ها و اصالتها است .
و اما چند نکته دیگر :
راوی ها چنان که متداول بوده و به زبان خودشان گفته اند : "زن" فلانی . منظورشان خانم فلانی است یا همسر فلانی . امیدوارم این تعبیر روان و قابل فهم به معنی بی احترامی در تعبیر تلقی نشود.
توضیحات شان از شعرها و سرودهای قدیم گاهی کامل نیست چون زمان خورده. نخواسته ایم کتابی برساخته تحویل دهیم. لذا روایتهای ناقص را هم نقل کرده ایم.
برای تکراری نشدن تعبیرها همه جا در مورد افرادِ درگذشته ، عبارت "خدابیامرز" و "مرحوم" نیاورده ایم یا احیانا غفلت کرده ایم . پس فرصت را مغتنم می شماریم و برای همه اسیران خاک آرزوی رحمت و مغفرت می کنیم ، که : شکاریم یکسر همه پیشِ مرگ . همه دیر یا زود خواهیم رفت و امیدوارم خداوند از خطاهای ما و همه در گذرد. بعضی را واقعا نمی دانیم که در قید حیات اند (که امیدواریم خداوند محفوظ شان بدارد) یا درگذشته اند ( که خداوند بیامرزدشان). جمعیت روستا زمانی زیاد بوده و بعضی پیشترها مهاجرت کرده اند.
ممکن است بعضی وقایع در خاطرات افراد مختلف بیان شود و تکرار به نظر برسد ، حال آنکه روایتها کاملا و دقیقا تکرار نشده اند بلکه در هر کدام از روایتها نکته ها یا ملاحظات تازه ای وجود دارد. این قبیل روایتهای ظاهرا تکراری می توانند نقصان های همدیگر را برطرف کنند . گاهی یک روایت می تواند تلقی بیان شده در روایت قبل را اصلاح کند. خاصیت دیگر تکرار این است که با ایجاد بسامدی ، بر ثقه بودن و درستی قول می افزاید .
با این توضیح ، اینک مبتنی بر گفت و گوهای فراهم شده ، تاریخ شفاهی "خُمّی" را - که گاهی "خُمّین" هم نامیده ، گفته و نوشته شده- تقدیم می کنم. از جمله نکاتی که در نظر داشته ام آن بوده که حتی الامکان صرف و نحو و به قولی تجزیه و ترکیب حرف راوی ها را عوض نکنم و به همان صورت اصیل که گفته شده ، مکتوب کنم. در نقل جمله های افراد برای تمایز گفت و گوها از روایت اصلی از حروف کج استفاده کرده ام . در نقل این تاریخ از زبان راویان هر جا خود سخنی پرسیده یا گفته ام ، آن را بُلد کرده و با رنگ سیاه در متن متمایز کرده ام . در ابتدای هر بخش روایت ، شماره منبع آن در "فهرست نام و مشخصات راویان" (مذکور در ذیل ) قید گردیده است . بنا بر این ضمن تقدیر و تشکر فراوان از راویان محترم و ذکر نام شریف آنان ، با ذکر شماره ردیف نام مبارک شان ( که در متن نیز در داخل پرانتز ارائه گردیده است) و مشخصات فایل صوتی ضبط شده یا دریافت شده از آنها ، منابع و در واقع راویان این روایت بلند را (که سخن شان مستقیم یا غیر مستقیم مورد استفاده و محل نقل بوده) معرفی می کنم. نیز لازم می دانم از همت و همراهی چشمگیر آقایان هادی قلی پور و سیدحسن حسینی مراتب سپاس و امتنان خود را تقدیم نمایم :
(فهرست نام و مشخصات راویان)
برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 51