باید کار کرد

ساخت وبلاگ

ما پدر و مادرها یا مسئولان محیط ها معمولا انتظار داریم از بچه ها ، فقط . شاید خیلی هم تک و تا کنیم و حتی پول خرج کنیم. اما به قول بنده خدایی " گاهی به پشت سر نگاه کن". چه بسا سعی مان سنجیده نبوده که موثر نیفتاده . قاعدتا مشکور هم نیست ، لااقل در نظر بچه ها. مثلا به آنها می گوییم تا کِی قرار است انگشت نما لباس بپوشی و تا کی لَش پوشی و از چه وقت قرار است بپذیری جامعه را ، یعنی جامعه پذیر شوی؟ می گوییم اگر چیزی می خوانی سعی کن دوره خوانی کنی تا چیز به دردخوری از این خواندن عایدت شود. می گوییم هم باید فردوسی و مثنوی و حافظ خواند و هم مصاحبه با فلان نویسنده که در اصل خوشه چین خرمن سعدی و صائب بوده است. اما از باب تنوع و ضمنا نوعی تنوع و تمدد یا تقویت اعصاب خوب است یکی را مثلا مصاحبه را زنگ تفریح متن سنگین دیوان خاقانی قرار بدهی . می گوییم از چشم حسرت دوختن به موتورهایی که صدایشان طول و عرض خیابان را می برد زیر فشار استرس و آلودگی صوتی و عصبی چیزی دستت را نمی گیرد ، و یک داغِ "تصادف" بس است برای قبیله ای. می گوییم نه تنها باید راه درست زندگی کردن را پیدا کرد که باید زندگی ساز شد. اما به خود نمی گوییم که ما در کنار پول خرج کردن در این وانفسای گرانی لجام گسیخته ، وظیفه طراحی محیط و موقعیتِ درست هم داشته ایم و داریم. موقعیت و مناسباتِ درست در موقعیت که درست مهندسی بشود ، نیازی به این همه نصیحت ملال آور نیست. ما گاهی فقط انتظار داریم. غافلیم که "مهندسی شهری" مان یه معنای زمین و زمانِ نفس کشیدن و گام زدن جوان موضوعیت نداشته است چه رسد به درست و نادرستِ آن. جبران غفلتها ، دریافتن حال و تدبیر برای آینده ی روشن کار می خواهد و کار . شعار البته انرژیِ کار است و در حد محدودِ خود لازم . اما اول و آخرِ کار ، کار کردن است .

ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 88 تاريخ : دوشنبه 7 آذر 1401 ساعت: 5:33