دوستی فاضل خواسته است تا در باره کتاب دو قرن سکوت – کتاب بحث برانگیزی که سال 1330 یعنی در 29 سالگی عبدالحسین زرین کوب پژوهشگری جوان که بعدا به عنوان دکتر زرین کوب نامبردار گردید منتشر شده و احتمالا چند سال قبل از این تاریخ یعنی حدود 25-26 سالگی ایشان به رشته تحریر در آمده – چیزی بگویم. و بنده مناسب می دانم تا عمدتا به بعضی مضامین مندرج در این کتاب اشاره کنم.
حجه الاسلام مرتضی مطهری که بعدا با عنوان استادمطهری شهرت پیداکرد ، در نقدی بر کتاب دو قرن سکوت به وجه تسمیه آن که متاثر از تعبیر و تفسیر سرجان ملکم انگلیسی در مورد قرون نخستین تاریخ اسلام است اشاره می کند و می نویسد: برخی از مستشرقین و در رأس همه آنها سرجان ملکم انگلیسی ، دو قرن اول ایران اسلامی را – یعنی از حدود نیمه قرن اول هجری که ایران فتح شد تا حدود نیمه قرن سوم هجری که کم و بیش حکومت مستقل در ایران تشکیل گردید ]طاهریان و صفاریان[ – به اعتبار اینکه در این دو قرن ، ایران جزء قلمرو کلی خلافت بوده و از خود حکومت مستقلی نداشته است ، دوره سکوت و سکون و احیانا دوره بردگی ایرانیان نامیده اند و نوعی جار و جنجال راه انداخته تا آنجا که برخی ایرانیان ]و احتمالا عبدالحسین زرین کوب[ را تحت تاثیر فکر خود قرار داده اند (مطهری ، مرتضی ، "دوقرن سکوت؟!" ، در : زرین کوب1 ، عبدالحسین ، دو قرن سکوت، "صص11-18" ، ص12) . استادمطهری نام "دوقرن سکوت" را برای این کتاب بامسما می داند ، اگر فقط منظر حکومتها ملاک باشد : اگر از دید امثال سرجان ملکم بنگریم ، یعنی توده ایرانی را ندیده بگیریم و به تحولات فرهنگی و غیرفرهنگی ثمربخش بی نظیر که در همین دو قرن رخ داد و سخت به حال توده ملت ایران مفید افتاد توجه نکنیم و تنها طبقه حاکمه را در نظر بگیریم ، حق داریم دوره ای را که ایران جزو قلمرو خلافت بوده ، دوره سکوت و سکون بشماریم (همان، ص13) .
و اما مضامینی از متن دوقرن سکوت که محل دقت و تأمل است :
با توجه به شاهد مثال مطهری ، زرین کوب هم قبول می کند که زبان پهلوی در برابر زبان قرآن و دین یعنی عریی کم آورده و ساکت شده (زرین کوب ، 1383، ص14) .
به نوشته مطهری ، بنی عباس شعوبیان را تقویت می کردند (همان ، ص15) .
مطهری می گوید : بنی عباس زبان فارسی را تقویت می کردند (همان) .
به نظر ادوارد براون محققی که تاریخ ادبیات ایران نوشته ، اینکه ایرانیان بعد از سلطه اعراب ، زندگی علمی و معنوی نداشته اند درست نیست (ص16).
ایرانیان شاخصی در رشته های مختلف در این دو قرن درخشیده اند (ص17و18).
تعبیری چون سوسمار خواران عرب در متن می بینیم (ص89) .
مختار و انتقام از بنی امیه (ص99) .
ایران و تشیع ، نیز پیروان اهل بیت از جمله زید و زیدیه در مقابل اعراب نژادپرست (ص107).
داعیه کتاب سوزی با فرض مجوس سوزی (ص117) . اما متن کتاب نشان می دهد دکتر زرین کوب استدلالی ندارد و فقط حدسی را بیان می کند.
دعوای عربی گزینی حکام عرب علیه زبان فارسی (ص118) .
قیام ابومسلم (ص 132) .
آمیختگی خونخواهیِ بعد از قتل ابومسلم با هواداری آیین زرتشتی (ص152) .
دکتر زرین کوب دارد آن سکوت را به صدا در می آورد. در واقع دارد می گوید بنا به کتمان بوده و اگر بنا بود نوشته شود مشابه این چیزها باید نوشته می شده است . کار او ترجمه کردن این سکوت و نوشتن تاریخِ نانوشته حتی در مورد آن سوی نهر جیحون و ماوراء النهر است (ر.ک.همان ، ص169) .
مقنّع به خونخواهی ابومسلم برخاسته بوده است (ص170) .
خیانت و قدرنشناسی عباسیان در قبال خدمات ابومسلم (ص182) .
بزرگ شماری برمکیان که ابتدا بت پرست بوده اند (ص183).
برمکیان ثروتمندان بلخ و متولی های بتکده نوبهار بوده اند (ص191) .
زرین کوب می گوید : امام رضا(ع) در مقام ولیعهد چشم مامون را به کارهای فضل بن سهل بازکرد (ص205) .
قیام خرم دینان نشان دیگری از عربی ستیزی ایرانیان (ص211) .
ارتزاق خلافتها از اختلاف ترک و عرب و ایرانی (ص220) .
قیام های مازیار و مزدک یعنی ایرانیها اهل قبول اسلام نبوده اند (ص243) .
رواج آیین شمنی در روزگار خلفا (ص256) .
همچنین رواج زرتشتی گری و مانویت (ص270و 273) .
نیز رواج آیین زنادقه و زروانیان یعنی زمانه پرستان (ص275 و276) .
رواج مسیحیت (ص279) و آیین بودایی(ص280) .
فسادحکومت عباسی (ص309) .
استاد مرتضی مطهری کتاب دوجلدی خدمات متقابل اسلام و ایران – یک جلد خدمات اسلام به ایران و یک جلد خدمات ایران به اسلام - را در پاسخ به دوقرن سکوت و در واقع در رد آن نوشته است. اما فراموش شده است که دکتر زرین کوب بر اساس این نظریه که تاریخ را حکومتها می نویسند ، خواسته از "منظر حکومتها" – به تعبیر استادمطهری – کلیت تاریخ مکتوب و موجود اسلام و ایران را نقد کند. می توان گفت دکتر زرین کوب کتابی در نقد نگاه حکومتگران نخستین اسلامی به ایران و جایگاه ایران نوشته بوده است و در اصل چیزهایی را که نوشته نشده بوده ، در این کتاب گردآورده بوده است ؛ هر چند همین تلقی نیز می تواند محل شبهه و تردید و بحث باشد.
(21/12/1401)
برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 90