با علی بن ابی طالب (ع) در شبهای قدر ، و یک کتاب(5)

ساخت وبلاگ

با علی بن ابی طالب (ع) در شبهای قدر ، و یک کتاب (5)

کتابی در دست دارم به نام پرتوی از نهج البلاغه با عکسی از آیت الله سید محمود طالقانی بدون نام مولف بر جلد ، در 213 صفحه کاغذ کاهی و زمان خورده و آسیب پذیر که حالا دیگر باید برگ های آن را با احتیاط ورق زد. تاریخ چاپ و نشر معلوم نیست و تنها از پشت جلد معلوم است که "کانون ابلاغ اندیشه های طالقانی" کار نشر آن را انجام داده است ، هر نسخه به بهای 120 ریال . یعنی 12 تا تک تومان و نه هزارتومان. از امضایی که بر صفحه نخست کتاب کرده ام می شود فهمید که فروردین سال 1368 یعنی 34 سال قبل آن را از کتابفروشی ابوذر گنبد که آن وقتها وابسته به جهاد سازندگی بود خریده ام . بنا به عبارت چاپی صفحه نخست ، کتاب ، ترجمه و شرح نهج البلاغه ( و قطعا با این حجم ترجمه و شرح عباراتی گزیده از نهج البلاغه ) است از "مجاهد نستوه آیت الله سید محمود طالقانی" . مرحوم طالقانی (درگذشت ، 19 شهریور 1358ش.) یک سلسله مباحث داشتند در تفسیر قرآن که از رادیو و تلویزیون به نام پرتوی از قرآن پخش می شد و در این مجلد : "پرتوی از نهج البلاغه در برگیرنده خطبه هایی است که مفسر بزرگ و مجاهد فقید حضرت آیت الله سیدمحمود طالقانی سالها پیش ترجمه کرده اند و بر آن مقدمه و پاورقی نوشته اند ... و چنانکه ملاحظه خواهید کرد در تقسیم بندی متون عربی و فارسی کتاب ابتدا متن عربی خطبه ، سپس ترجمه فارسی و در آخر پاورقی خطبه را آورده ایم" ( سیدمحمود طالقانی ، پرتوی از نهج البلاغه ، کانون ابلاغ اندیشه های طالقانی ، ص3) .

در این کتاب ابتدا "مقدمه مترجم" قرار گرفته است (صص5-15). در مقدمه ابتدا مفهوم تربیت توضیح داده شده است. چنانکه مترجم و شرح کننده نهج البلاغه متذکر گردیده ، نهج البلاغه را می توان بیانیه یا به قول امروزیها مرامنامه ، بیانیه ، قانون اساسی و حتی شاید مانیفست حکومت علوی دانست : نهج البلاغه نمونه و نماینده حکومت علوی است که حکومت علم و فضیلت است ؛ مردمان ناراضی در این حکومت طبقات اشرافی و شهوانی بودند (پرتوی از نهج البلاغه ، ص9) . به نوشته آیت الله طالقانی : در بعضی از قطعه های سخنان آن حضرت چون دقت نمایید ، آن امام و خلیفه بزرگ را گویا می نگرید که بالای منبر ایستاده و روی پیراهن ، کمربندی از لیف خرما بر میان بسته و غلاف شمشیری به پهلو آویخته ، و بر شمشیر برهنه ای تکیه کرده ، رنگش برافروخته و چشمانش می درخشد و اندامش می لرزد ، عبا از یک طرف شانه اش پایین افتاده ، به دست دیگر نامه ای که از والی سرحدی رسیده برای فرماندهان و سربازان خود می خواند ، که دسته های غارتگر دشمن در استحکامات سرحدی رخنه کرده و شهرهایی را غارت و از زنان مسلمان و ذمی زیور و لباس ربوده اند ، به این جهت آنها را به جهاد با دشمن برمی انگیزد و از سستی نکوهش شان می کند . مبدا حماسی و اصل مقاومت را که در بعضی از مردم کوفه به واسطه تن پروری ضعیف گردیده با سخنان آتشین تقویت می نماید (همان ، ص 13) .

در ادامه ترجمه ی مقدمه ای از شیخ محمد عبده مفتی و مصلح مصر (درگذشت 1323ق.) بر نهج البلاغه ارائه گردیده است (صص16-25) . وی در مورد عبارات امیرالمومنین علی (ع) می نویسد : در چه بسیار از عبارات نهج البلاغه آهنگ ندای آن خطیب حکمت را می شنیدم که زمامداران و اولیاء امور امت را می خوانَد ، تا به مواقع صواب آشنا و به مواضع اشتباه بینا کند و از لغزشها بهراساند و به دقایق سیاست و راه های حساس حیاتی متوجه شان گرداند . پس از آن آنها را بالای کرسی سیاست برنشانده و به مقام عالی تدبیر مملکت صعودشان داده و خود مراقب جزئیات حسن سلوک و رفتار آنها است . این کتاب جلیل مجموعه ای است از کلمات سید و مولای ما امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع) که سید شریف رضی (ره) برگزیده ، از سخنان متفرق آن حضرت قسمتهایی را جمع نموده و به نام نهج البلاغه نام برده و من مناسب تر و لایق تر از این اسم برای این معنی سراغ ندارم (همان ، ص18) .

مقدمه سید شریف رضی گردآورنده نهج البلاغه بر این اثر انسان ساز و هدایتگر جوامع بشری نیز دارای مطالب ارزنده ای است (صص26-30). وی می گوید : در این کتاب می خواستم بزرگی قدر امیرالمومنین را در فضیلت بلاغت و سخنوری بخوبی آشکار کنم و این فضیلت را مانند سایر محاسن فراوان و فضائل سرشار آن حضرت روشن گردانم تا واضح شود که آن حضرت تنها کسی است که از جمیع گذشتگانِ اولین به منتهای مقام بلاغت رسیده و چنین سخنان بلیغ از پیشینیان جز اندک و جَسته جَسته و پراکنده و انگشت شمار نقل نشده (پرتوی از نهج البلاغه ، ص27) . سیدرضی در مقدمه خود به درستی یادآور می شود : چنین مقتضی دیدم که این کتاب را نهج البلاغه نام نهم ، چه در این کتاب برای طالب ِبا بینش ، درهای بلاغت گشوده شود و به وسیله همین کتاب به آن نزدیک گردند ، در آن رفع حاجت دانا و دانش آموز است و مطلوب سخنور بلیغ و پارسا است ، در اثناء کتاب سخن از توحید ، عدل ، وتنزیه خداوند سبحان از شباهت به خلق رانده می شود ، که سیرابیِ هر تشنه کام و زدودن هر شبهه ای است (همان ، ص29و30) .

مرحوم سید محمود طالقانی در ترجمه یکی از خطبه های آن حضرت چنین آورده است : از آن گاه که حق را نشانم دادند و پرده از رخ آن برایم برداشتند در آن شک نکردم و در راه آن سستی ننمودم ، هراسی که موسی را هنگام روبرو شدن با ساحران گرفت به جهت جان خود نبود . فقط از غلبه اجتماع جاهل و دولتهای گمراه یا گمراه کننده اندیشناک شد. امروز ما و شما هر دو بر سر راه حق و باطل با یکدیگر مواجه شده یا ایستاده ایم . آن کسی که به آبی وثوق دارد و به آن راه یافته رنج تشنگی نخواهد دید (همان ، ص71) . آنگاه شرحی چنین اضافه کرده است : ظاهر این است که اصل این خطبه را پس از پایان جنگ خونین جمل و شکست اهل بصره در بصره بیان کرده و مطالبی را کلی و سربسته فرموده . در ابتدا معرفی شخصیت و سوابق و حقوق خود را نموده. سپس حضرت می فرماید : این غوغا و شیون و ناله ای که بلند است نتیجه مخالفت اهل بصره با حق و شکستن پیمان و آلت اغراض شوم شیطان شدن است. باید همه قضایا و پیش آمدهای خطرناک را با علل و اسباب آن دانست . از وضع رفتار شما من می دانستم در عهد و پیمان پایدار نیستید و آخر به مکر و عهدشکنی خواهید برخاست . فقط ظاهر و لباس دین مانع بود که من باطن شما را آشکار گردانم ولی وجدان پاک من اعماق نیت و فکر شما را برای من آشکار کرده بود. شما در مخالفت با من در پیشگاه حق و وجدان عذری ندارید . آن وقتی که همه مانند قافله گمشده در بیابان بی آب بی دلیل و راهنما می گشتید و به هر طرف با سوز و تشنگی نم آبی می جستید ، من از شما دستگیری کردم و شما را از هلاک نجات دادم و به سرچشمه رساندم. آیا این بود جزای من ؟ امروز هر بازبان و بی زبان را بزبان خواهم آورد تا به حق شهادتی بدهند . کسانی که ز من تخلف ورزند اندیشه و رای شان در تاریکی شهوات غروب کرده ؛ امروز با دشمن بر سر راه حق و باطل روبرو شدیم و کاملا جدایی پیش آمد . [بااین حال بدانید] ، کسانی که با سرچشمه ایمان وفضائل من متصل شده اند ، سوز تشنگی نخواهند دید (همان ، ص72) .

ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 64 تاريخ : چهارشنبه 30 فروردين 1402 ساعت: 17:29