میرزا محمد حسین نائینی و مشروطه

ساخت وبلاگ

میرزا محمد حسین نائینی

علامه میرزامحمد حسین نائینی (1239-1315ش.) صاحب رساله تنبیه الامه و تنزیه المله را موسس فقه مشروطه دانسته اند. در شرایطی که به تعبیر داود فیرحی ("محمدحسین نائینی موسس فقه سیاسی مشروطه" ، ص358)، به توپ بستن مجلس پشتیبانی شیخ فضل الله نوری را داشت ، به نظر نائینی حکومت مطلوب آن نیست که ثروت و آیادانی بیاورد ؛ آن است که مردم آن را بر سر کار آورده باشند . شیخ فضل الله ، قانون گذاری را نه معطوف به وکالت بلکه شأن و شعبه ای از امام معصوم (ع) می دانست . و نائینی به دنبال دموکراسی انجمنی بود تا اعمال سلیقه شخصی نشود .

علامه در 17 ذیقعده 1276ق. در نائین اصفهان و در خانواده ای روحانی چشم به جهان گشود و زیر نظر پدرش حاج میرزا عبدالرحیم از خاندان بزرگ منوچهری تربیت شد . تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود به پایان رساند و برای ادامه تحصیل در سطوح عالی و خارج رهسپار حوزه نجف و سامرا شد و در ردیف شاگردان نامدار آیت الله حاج میرزامحمدحسن شیرازی و مرحوم آیت الله سیدمحمد اصفهانی قرار گرفت . و تدریس او به گونه ای بود که اعاظم حوزه علمیه نجف چون سیدابوالقاسم خویی ، سیدمحمدهادی میلانی ، سیدمحسن حکیم و علامه سیدمحمد حسین طباطبایی صاحب المیزان به حضور کامل و مرتب در آن پای بند بودند (زندگی و اندیشه های میرزامحمد حسین نائینی ، ص14و15) . زندگی او را نیز می توان نمونه ای از مرزبانی دین ، تلاش در تبیین و تاریخ مشروطه ، پایداری عالمان در قیام عراق ، جهاد برای استقلال کشورهای اسلامی و مبارزه با استبداد و کژ اندیشی دانست . او در 26 جمادی الاول 1355ق. چشم از جهان فرو بست (همان ، ص7) .

نائینی در عین طی مراحل علمی حوزه در عالی ترین سطح ، نگاه های نواندیشانه ای داشت. میرزا با شیوه ای نو و ابتکاری قرآن را به صحنه آورد و اصول بنیادی آن را در مباحث فقهی به ویزه فقه حکومتی به کار برد . مرتضی مطهری در نهضت های اسلامی در صدساله اخیر می نویسد :

باید انصاف داد که تفسیر دقیق از توحید عملی ، اجتماعی و سیاسی اسام را هیچ کس به خوبی علامه بزرگ و مجتهد سترگ مرحوم میرزامحمد حسین نائینی (ره) توام با استدلال ها و استشهادهای متقن از قرآن و نهج البلاغه در کتاب ذیقیمت تنبیه الامه بیان نکرده است .

نائینی در بررسی ریشه های عقب ماندگی مسلمانان از قافله تمدن ، دلیل اصلی این بدبختی را تن دادن مسلمانان به استبداد خوانده و یا استناد به آیات قرآن چهره مستبدان و مستکبران را نشان داده است (همان ، ص26) .

او از بی استفاده ماندن نهج البلاغه در میان مسلمانان افسوس می خورد و می گفت :

چرا از میرزای بزرگ صاحب فتوای تنباکو و رهبر قیام علیه انگلیسی ها در عراق نباید سرمشق گرفت و از احکام و تعالیم نهج البلاغه چونان نامه مالک اشتر نباید در فقاهت بهره برد؟ (همان ، ص10) .

از میرزای نائینی آثاری چون حاشیه بر عروه الوثقی ، وسیله النجاه ، رساله های فقهی و اصولی ، و تنبیه الامه و تنزیه المله باقی مانده است (همان ، ص16و17).

از سخنان نائینی در تنبیه الامه نتیجه گرفته می شود که وی حکومت فقیه جامع الشرایط را در زمان غیبت حکومتی شایسته می دانسته است (همان ، ص23) . وی بر اصل امر به معروف و نهی از منکر پای می فشرد و مجلس شورای ملی را بهترین راه جلوگیری از منکر یعنی ستم حکمرانان می دانست (همان ، ص30). به زعم او عزت و استقلال مسلمانان حکم می کند که حکومتهای استبدادی را به حکومت مشروطه تبدیل کنند (همان ، ص31) . نائینی اعتبار داشتن نظر اکثریت را به عنوان یک اصل جهانی و عقلایی پذیرفته و برای مشروع بودن آن دلیل هایی آورده است :

نظام سیاسی اسلام بر پایه مشورت بنا شده است . هنگام اختلاف نظر در مشورت نیز ، عقل بیشترین رای ها را بر کمترینِ آنها برتری می دهد ، چون از شبهه دورتر و به حقیقت نزدیکتر است . اسلام نیز این شیوه را تایید می کند و سیره پیامبر (ص) در جنگ احد و احزاب و شیوه علی (ع) در جنگ صفین نیز بر اعتبار رای اکثریت دلالت دارد (همان ، ص34) .

رویکردهای سیاسی نائینی به رویدادهای تاریخ معاصر از زمانی شروع شد که وی در جوانی برای تکمیل تحصیلات وارد اصفهان شد . استادش جهانگیرخان قشقایی از ستم هایی می گفت که بر این آب و خاک رفته بود. گفت و گوهای نائینی با سیدجمال شروع شد و دامنه آن تا سامرا ادامه یافت . به کانون رهبری جنبش تنباکو راه یافت و چشم بینای میرزای بزرگ شد. پس از چند ی شعله مشروطه سر کشید . آخوند خراسانی شاگرد برجسته میرزای بزرگ جلودار شد و میرزای نائینی در کانون رهبری نجف مقام مشاورت یافت . بیانیه های بیدارگرانه نجف را او به درخواست مراجع بزرگ می نوشت . کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله نائینی هم در ادامه همین مسیر به نگارش در آمد (همان ، ص43) .

نائینی همچون فقهای دیگر مرتبط با مشروطه از جمله مرحوم شیخ فضل الله نوری از این نگران بود که روشنفکران مایل به فرهنگ و تمدن غربی ، نسبت میان اندیشه و فقه و شریعت اسلامی با نهضت مشروطه را زائل کنند . اما شبهاتی که بعضی گروندگان به استبداد قاجاری به نام دین مطرح می کردند محل نگرانی دیگر او بود . شبهاتی که استبدادیان به نام دین مطرح می کردند عبارت بودند از : معنای نادرست از آزادی ، معنای نادرست از مساوات ، بدعت شماری تدوین قانون ، دخالت دادن امت در امامت ، درخالت دادن غیرفقیهان در امور حسبیه ، بدعت و نامشروع خواندن آرای اکثریت . نائینی تنبیه الامه و تنزیه المله را در فضایی نوشت که گروهی مشروطه را فتنه آخرالزمان و مخالف اسلام می دانستند و گروهی نیز مخالف حرکت مشروطه در بستر شریعت بودند ، و او در این میانه ، مشروطه را موافق شرع و مایه امنیت و آبادی مملکت می دانست و مخالفان آن را نادان و بی خبر از معنای مشروطه و مشروعه می خواند (همان ، ص 48) .

با بالاگرفتن اختلاف میان مشروطه خواهان و مشروعه خواهان و پس از مرگ ناگهانی آخوند خراسانی که مشکوک تلقی شد ، به دارآویخته شدن شیخ فضل الله نوری و ترور طباطبایی ، نائینی به این نتیجه رسید که دیگر از دخالت در امور مشروطه خودداری ورزد تا کژرویهای رخداده تایید نشود ، زیرا بر خلاف خواسته مشروطه خواهان مذهبی و روحانیون مبارز و مجاهد ، به تعبیر وی :

انگوری که انتظار و امید سرکه بودن در آن می رفت ، یکباره شراب گردید .

مرتضی مطهری از این کناره گیری با تاسف یاد می کند :

افسوس که جو عوام زده محیط ما کاری کرد که آن مرحوم پس از نشر کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله یکباره مهر سکوت بر لب زد و دم فرو بست ( همان ، ص49و50) .

در "مقدمه تحقیق" بر تنبیه الامه و تنزیه المله]بنا به نقل ویکی شیعه نوشته شده در 1327ق.[ آمده : مشهور است که مرحوم نائینی در اواخر عمر خود از نوشتن این رساله اظهار پشمانی کرده و اقدام به جمع آوری نسخه های کتابش نموده است . حتی برخی می گویند او تعداد زیادی از نسخه های این رساله را به رودخانه دجله ریخته است ؛ آنچه مسلم است این است که دستگاه حاکم به شدت با این رساله مبارزه می کرده و نسخه های آن را جمع می نموده است . متحجران و مخالفان مشروطه هم نیز هرگز روی خوشی به این رساله نشان نداده اند (تنبیه الامه و تنزیه المله ، ص11) .

مروری بر حیات اندیشه ورزانه علامه نائینی نشان می دهد که کلمه استبداد در نظر وی موضوع مطالعه و مبارزه بوده است . او به شیوه ای شجاعانه و بی پروا با تقسیم استبداد به دو شعبه استبداد سیاسی و استبداد دینی ، علما و رهبران مذهبی در ایران را به دو گروه اصلی علمای حقیقی و علمای سوء ، که به دیده نائینی علمای سوء همان نمایندگان استبداد دینی و متحدان و همکاران استبداد سیاسی هستند تقسیم کرده است . وی حتی معتقد است که شعبه استبداد دینی بسیار زیان بارتر و خطرناک تر از استبداد سیاسی و ریشه کن کردن آن نیز بسیار دشوارتر از برانداختن استبداد سیاسی است . دلیل وی هم این است که علمای دینی استبدادگر از راه دین در قلبهای مردم نفوذ می کنند . به نظر نائینی ، همواره مردمی هم وجود دارند که در نتیجه ناآگاهی قادر به تفکیک میان علمای دینی حقیقی و دزدان مذهب نیستند و تا هنگامی که این روند ناآگاهی مردم تداوم داشته باشد ، راه حلی برای ریشه کن کردن استبداد دینی وجود نخواهد داشت.

در امر حکومت البته این نکته باید در نظر باشد که از نظر نائینی ، عمده ، امور حسبیه است ، یعنی اموری که در شریعت متصدیی برای آن تعیین نشده ( سرپرستی افراد صغیر و دیوانه بی سرپرست ، اموال فرد مفقودالاثر ، موقوفات بدون متولی ، وصایای بدون وصی و صرف خمس) و به نظم و انتظام جامعه وابسته است و به لحاظ اهمیت رسیدگی به آنها حق معصوم (ع) است اما در زمان غیبت نیابتا در اختیار نواب عام یعنی مجتهدان جامع الشرایط و فقها قرار گرفته است . وی معتقد است چون در شرایط فعلی دخالت مستقیم نواب عام در حکومت مقدور نیست باید به قانونی بودن انتخابات و تمشیت امور از طریق نمایندگان رای دهند . نیز احتیاط آن است که برای جلوگیری از اشاعه منکر ، نظارت بر امور را از طریق تشکیل هیات مجتهدین ناظر بر قوانین بر عهده داشته باشند ( اندیشه های سیاسی در عصر مشروطیت ایران ، صص140-144) .

نائینی چنان که پیشتر گفتیم از شخصیتهایی بود که در محیط حوزه و با مشرب حوزوی نشو و نمای علمی و فقهی و فکری کرده بود اما در عین حال به مسائل اجتماعی و سیاسی به گونه ای متفاوت می نگریست . شخصیتهایی چون نائینی یا سیدجمال و در دوره های بعد آیت الله روح الله خمینی و آیت الله سیدمحمود طالقانی نویسنده مقدمه بر تنبیه الامه و تنزیه المله ی نائینی - ، به قول دکتر علی شریعتی :

کارشان نماینده روح حاکم بر حوزه نیست . و این است که آنان در حرکت و دعوت خویش در میان توده و روشنفکران و نسل جوان یاران بیشتری می یابند تا در داخل حوزه و از میان همقطاران خویش . و چه بسا که این قیامها ، موقعیت روحانی آنان را تضعیف می کند . وسرنوشت آیت الله نائینی که به دفاع از مشروطیت برخاست و شانس مرجعیتش را فدای آن کرد نمونه اش (پیک آفتاب ، ص538) .

ادب صنعتی...
ما را در سایت ادب صنعتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aadabetarikhid بازدید : 25 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 19:14